۱۳۹۱ تیر ۹, جمعه

چرا نمیتوان به مخالفان آقای رضا پهلوی اعتماد کرد و حرف آنها را باورکنیم ؟

با کمی دقت و تفکربه مخالفت کور و بی هدف و تخریب های آنها در
قالب انتقاد و استناد های بی پایه واساس و غالبا قدیمی و مستعمل و
دست چندم و تکرار آن و نداشتن حرف جدید و ........... میتوان به
ماهیت و هدف آنها پی برد و با دلائلی چند که در زیر مینویسم باید
قبول کنیم و قبول بکنند که نمیتوانیم به گفتارشان وحتی خودشان
اطمینان و اعتماد کنیم .//
**مهمترین مطلب که خود گویا و کافی برای عدم اطمینان و اعتماد
به این جماعت هست این نکته میباشد که تابحال هیچکدام از این افراد
به جای مخالفت کرد ن و تهمت زدن و تخریب و نبش قبر و شخم زدن گذشته .....بیاید و منطقی و متمدنانه و سیاستمدارانه ، پیشنهاداتی
بدهند و یا ضمانت هائی برای نگرانی های بی دلیل و واهی خودشان
وبستن شرط و شروطی و قرداد هائی درمحضر مردم از آقای پهلوی,
بگیرند و بگذارند و ایشان را مکلف بر قبول و تعهد و پایبندی به آن بکنند .......فقط تخریب و مجادله و دیگر هیچ ....//
با اینحال ذکر چند نمونه را واجب میدانم :
۱- نداشتن هیچ جایگزین و یا مدلی و یا حتی تصویر شخصی خیالی
و رویائی و ساختگی برای نشان دادن وحمایت کردن از آن به عنوان
رهبری برای مردم ایران در مقابل وجود حقیقی و با سابقه و مورد
احترام در طیف های مختلف مخالف رژیم ،اولین کاستی و سستی در
حرف این جماعت است .//
۲- نداشتن هیچ هدف روشن و مشخص و شفاف و هیچ تشکل و
نمادی و بردن تمام اینها به زیرپوشش و پنهان کردن آن زیر کلمه
جمهوری و جمهوریت و جمهوری خواهی که یک نمونه آن همان
جمهوری اسلامی دسپخت شان ،هنوز مصیبتی هست که گریبانگیر
مان شده هست.//
این روش و تفکر را کسانی که بلوای ۵۷ را بخاطر دارند خوب
میشناسند و از نتیجه آن آگاه هستند .//
۳- تکیه بر مسائل حاشیه ای و جانبی و احتمالات و اما ها و اگرها
و شاید های آنها در گفتارشان ومحکوم کردن آقای پهلوی قبل از
بقدرت رسیدن و ساختن دیکتاتور از او در اوهام و خیالات خودشان
و باور آن و تکیه بر این تصور که نشانگر ضعف و نداشتن اطمینان
به نفس و قدرت خودشان در بعد از هر پیش آمدی هست .//
۴ - تکیه کردن و تکرار بیش از حدی که آنها بر غارت کردن ایران
توسط خاندان پهلوی و سرمایه آنها که مجموع آن یکصدم یکی از
اختلاس های کارمندان دون پایه رژیم جمهوری اسلامی هم نیست و
تلاشی همگانی و یکپارچه از گروه های مختلف در بزرگنمائی آن و
جرمی که شخصا آقای رضا پهلوی باید به گردن بگیرد و تقاص آن
را پس بدهد !!
۵ - اصرار و پایفشاری کودکانه و مغرضانه به پوزش خواستن از
کرده های پدر ایشان که هنوز در هیچ محکمه ای سقم و صحت آن
محرز نگردیده و با اتهامات و شایعات و غرض ورزی ها و داستانها
و افسانه ها عجین و آمیخته هست ،که مصداق :گنه کرد در بلخ
آهنگری میباشد .//
(( که پنداری تمام آقایان چهره ساز و مقصر دراین جریان همه
بصورت شفاهی و کتبی و رسانه ای در رادیو و تلویزیون از
مردم ایران بخاطر همکاری و همیاری در بوجود آوردن بلای
ج.ا پوزش خواستند وتقاضای عفو کردند و فقط لنگ معذرت
خواهی آقای رضا پهلوی آن هم نه برای کرده خودشان بلکه اتهام
پدر مرحومشان هستند که از فردا کارشان را شروع کنند و پس فردا
رژیم را ساقط کنند !!))
که این رفتار و گفتار و آنگونه کارها و ادامه و پایفشاری بدان اگر
تقویت رژیم و کارشکنی در مبارزات و خیانت به کشور و مردم
ایران نیست، پس از برای چیست ؟


چرا به جز حذف ایشان به هیچ راه دیگری نمیروید و فکر نمیکنید ؟
چرا مانند انسان متمدن و رفتاری شایسته با درایت ،تقاضا ها و
گفته های خودتان را شرایطی لازم الاجرا در فردای ایران نه از آقای
پهلوی بلکه تمام مسولین نمیکنید و نمیگیرد ؟
چرا بودن سلیقه ها و طیف های مخالف خودتان را لازم و ضروری
برای رشد دمکراسی نمیدانید و به آن احترام نمیگذا رید ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر