۱۳۹۱ مرداد ۳, سه‌شنبه

آره آقا جون ،حرفی هست.....منظور ...؟

آره آقا جون ،حرفی هست.....منظور ...؟
(( ا از تمام دوستان بخاطر بکار بردن این کلمات و ادبیات پوزش میخواهم ))
 
و از صحنه درگیری ها عکس نداشتیم ،فقط همین عکس ها بدستمون رسیده ......
 
حسین قدیانی هم در کیهان یادداشتی نوشته با نام
 
«ما از «بشار» حمایت می‌کنیم؛ حرفی هست؟!»
:مملی این یارو کیه اینجوری اومده تو کیهان قد قد میکنه ؟
 
: جونم اوسا ، این همون یارو حسین قد قد ، رفیق اون حسین ضایعه هستش ...تو در دفتر کیهان میپرن ...
 
: مملی خودش که عددی نی س س س س ....پشتش به کی گرمه اینجور چادر هوا میکنه .....
 
: اوسا با بروبچ گمنامای امام زمون میپره.........همچی تحویلشم نمیگیرن ..این آویزون اوناس....
 
اوسا رو به حسین قدیانی ..............:
 
: اوهه صداتو بیار پایین لانتوری چیه مردت خونه نیس ...یا النگوهاتو بردن ....بیار پایین صداتو ....
 
و در آن با زبان خاص خود نوشته: حسین قدیانی :
 
«چشمش سبز و قدش بلند است. ادوکلن‌های گران قیمت می‌زند. فرانسه می‌داند. سواد آکادمیک دارد. شیک پوش است. همسرش بی‌حجاب است. آهای! مگر نمی‌گویید بشار اسد دیکتاتور است؛.......
 
اوسا : ده میگم ببر اون صداتو ،نسناس .......مگه سر گله باباتی آهای اهوی ،را انداختی .....
 
این بچه خوشگله که میگی کی هست ؟؟ پسر حاج ابو القاسم بنکدارو میگی ...همونی که تازه از فرنگ بر گشته ..... چی شد....... چی شد ....به زن مردم چیکار داری مستراح ....بزنم فکتو بیارم پایین لاشی ..... که یه ماه خر دیدی بهش بگی آقا جون ......مملی ،تیزی رو بیار مساله ناموسییه .....
قدیانی : پس لطف کنید و به او هم جایزه صلح نوبل بدهید! اسد هم مثل دالایی لاما، مثل اوباما، مثل مناخیم ولفوویچ بگین، مثل اسحاق رابین، مثل شیمون پرز، مثل جیمی کار‌تر».//
 
اوسا : اینا که گفتی کیان ؟ هان .....بچه های زیر گذرن ....یا دولاب ....غربتی هان با این اسمهای اجق وجقشون .....برا من نفر رو میکنی گوشکوب ......دوتا خطوو یادگاری داشته باش .......حالا برو هر بی ننه بابائی رو میخوای بیاری بیار... مملی ....مملی....کجائی .... ده بدو برو بگو اژدر و صفدر و ذوالفقار و اسکندر بیان .......گله کشی داریم ....د بدو .....انگار جایزه هم میدن ...ده بدو .....
البته این ماجرا با وساطت داش فرمون ختم بخیر شد ،
 
حسین قد قد( قدیانی ) بعد از یه هفته که تونست رو کونش بشینه... 
هم قول داد دیگه به ناموس مردم نگه بی حجاب ....
 
اون حسین ضایع قول داد که دیگه مثل آدم تو روزنومه اش مطلب بنویسه....و لحن جاهلی تریپ نیاد و آبرو لاتها رو نبره ........
 
اوسا و مملی هم گرخیدن رفتن بندر پیش قیصرو دارن لب کارون میخونن ......
 
اژدر و صفدر و ذوالفقار هم رفتن شیراز ، شاهچراغ تا آبها از آسیاب بیفته ....
 
و ما میگیم بدا بحال کیهان و تحریریه اش با این ادبیات نوشتاری !!!!!!!!!!

۲ نظر:

  1. پس شما همون یه بار، بخون

    اصلا فهمیدی چی شد ؟

    آدمهائی رو که گفتم میشناسی ؟

    فیلم قیصر رو دیدی ؟

    اگه نمیدونی زیاد بخودت و سلولهای خاکستری مغزت فشار نیار!!

    پاسخحذف