۱۳۹۱ تیر ۳۰, جمعه

دو صد گفته چو نیم کردار نیست

تمام مطالب ،نظرات ،سخنان ،پیشنهادات ،وراهکارها در یک جا و در یک
نظر مشترک و متفق القول هستند که برای رهائی از سردرگمی از موقعیت
موجود و بهترین گزینه برای مبارزه ، تشکیل اپوزسیونی متحد و همبستگی
تمام گروه ها و تشکل ها و رهبران مخالف رژیم در داخل و خارج است.
اما با آگاهی بر این مطلب و تکرار آن از جانب همگان باز هم حرکتی و
 
اقدامی برای تحقق این مهم نداریم و نمیبینیم و هیچ پیشنهاد و و نظری
 
برای شروع از صاحب نظری ارائه نشده و قدمی در این راه برداشته نشده است .//
آیا اولین اقدام ایجاد رابطه و رودرروئی و تماس مستقیم و همبستگی و
 
اتحاد سران و افراد شناخته شده با هم در انظار مردم نیست ؟
آیا دیدن پیوندآنها برای همبستگی بین پیروان وطرفداران آنها شرط اول نیست؟
آیا این افراد ریگی در کفششان هست ؟
آیا از روبرو شدن با هم میترسند و واهمه دارند ؟
آیا غرور و خودخواهی شان مانع از انجام این کار است؟
آیا امکانات و توانائی لازم را ندارند ؟
آیا مکان و زمان مناسب این اقدام را ندارند ؟
آیا ترس از تهمت و افترا پایشان را بسته است ؟
و یا منتظرند کسی پا پیش بگذارد تا او را بباد افترا ببندند ؟
آیا واقعا به گفتارشان ایمان دارند و راست میگویند ؟
آیا از تکنولوژی و امکانات وسایل ارتباطی بی خبرند ؟
آیا بودجه و امکانات مالی حضور در این حرکت را هم ندارند ؟
آیا فقط سخنوری میدانند و مرد عمل این میدان نیستند ؟
آیا فقط امید دادن و فریاد زدن را وظیفه میدانند ؟
آیا فرصت سوزی و تلف کردن زمان را میفهمند ؟
آیا ازاحساس جاودانگی وازعمر جاودانه برخوردارند ؟
آیا براستی به ایران و مردم ایران و عاقبتشان می اندیشند ؟
اگر نه این است ،پس سستی و تعلل از برای چیست ؟؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر