۱۳۹۱ تیر ۳۰, جمعه

اسیر تکراریم .....

خموشیم اما درفغان ودرغوغاییم
میخواهیم اما نمیتوانیم
میجوییم اما نمی یابیم
میدویم اما نمی رسیم
میبینیم و فقط نظاره گریم
میجنگیم و فقط میبازیم
میمیریم و فقط در یادیم
میخروشیم اما بی صدائیم
پر تلاشیم اما بی نصیبییم
درآخر راهیم اما گمراهیم
در کنارهم وبا همیم اما تنهاییم
آگاهیم، میدانیم اما پریشان حالیم
برناییم، داناییم اما ناتوانیم
نیرومندییم اما ز هم جداییم
برجاییم اما در آن حیرانیم
دریافتیم پس چرادر انتظاریم
میتوانیم، از چه مرددیم
میپرسیم اما بی جوابیم
اسیر تکراریم اما نمی رهیم
منتظریم، غافل از گذشت زمانیم
نه بخود نه بفکر فرزندانیم
دور نیست ،دیرنکنیم ، دیر نشود ،
 
در کوره راه نمانیم،نمانیم .//

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر