بی تفاوت ها ....
مشتی آدم خسته و کم طاقتی که حیران ، مابین خوب و بد ،حق و باطل
و کردن و نکردن گیر کرده اند ودیگر کشش و توانایی نداشته و منفعل
مانده اند .//
حکم سیاهی لشگری را دارند که گاه بنابرسلیقه خود شان به چپ ویا راست متمایل میشوند .//
تمام آنها منتظرناجی وموعودی خیالی واسب سوار سفیدپوشی هستند تا به
یکباره بیاید و همه چیز را تغییر داده و دنیا را بوفق مرادشان درآورد.//
و یا منتظر آن یکروز نیامدنی هستند و با آن دلخوشند که آن یکروز بیاید !!
و در اصل خود را گول میزنند تا زندگی یکنواخت شان دارای معنی و خودشان صاحب هویتی حتی دروغین شوند تا آن احساس بد برشان غلبه نکند و تهی نگردند .//
در میان این جماعت ، موج سواران ، فرصت طلبان، هرهری مذهبان ، دمدمی مزاجان نیزهستند ولی از دیده ها پنهانند.//
و تکیه کلام آنها هم ( دیدی گفتم )، (میدونستم )، (من که گفتم )، (از اول معلوم بود ) هست ودرمواقعی که احساس امنیت میکنند ، سر درآورده و منتقدی زبردست و ناطقی توانا میشوند ولی با کوچکترین احساس خطر چنان ناپیدا میشوند که انگار اصلا وجود نداشته اند .//
و منطق کلی آنها حفظ آرامش جو موجود با دخالت نکردن و شلوغ نشدن و یا بیطرفی مصلحتی هست . و تمام فرصت سوزی و از دست دادن موقعیت ها وظرفیت ها مرهون این جماعت و مدیون مصلحت اندیشی آنان میگردد.//
آنها با کوچکترین نقد یا اشاره یا گلایه بر آشفته میشوند و تمام ناکامی ها
را برسر شخص منتقد آوار میکنند و با گفتن ((اصلا بما چه مربوطه )) از زیر مسئولیت نداشته ، شانه خالی کرده و میگریزند و بلافاصله بصورت خود جوش و اتومات در جای دیگر و سوژه ای دیگر گرد هم می آیند و روز از نو و روزی از نو.//
دنیای آنها به سردی یخ و شکنندگی بلور است اما قدرت تطابق و همزیستی آنها فوق العاده و بی نظیر میباشد.//
ولی من، متاسف و متاثر از این هستم که آنها ، آن ناجی و یا آن روز خیالی را هرگز نبینند و یاد آنرا باخود به آن دنیا ببرند.//
وبنابر قانون توارث این رویه ورفتار را برای فرزندانشان هم به میراث بگذارند .//
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر