*یکمشت گدای عرب از راه رسیدند ... در خانه و کاشانه ما لانه گزیدند /
*با چرک و شپش ،لشگر جرار گدایان ... از سامره و کوفه و بغداد رسیدند/
*با روضه وبا زوزه دراین باغ پرازگل ..چون گاو لمیدند و چریدند و دریدند/
*با چوب و چماق و قمه و دشنه و چاقو.. سرها بشکستند و شکمها بدریدند/
*با زور و ریا کاری و دزدی و تقلب.... بر قامت دین جامه ی تزویر بریدند./
*گفتند که این منطق اسلام عزیز است .. اینآن که سیه کارترازشمرویزیدند /
*درمیهن ما، منطق اسلام چماق است...دزدان همگی پیرواین دین مبین اند /
موسیقیشان شیون مرگ است گدائی...این مرده خوران دشمن شادی وامیدند/
*جزمفتخوری مرده خوری نوحه سرائی..ملت هنری دیگرازاین شیخ ندیدند/
*در عصر اتم بر شتر لنگ سوارند ... گوئی خبر از علم و تمدن نشنیدند/
*کوته نظران قاصد دوران توحّش..... بر سقف جهان تار خرافات تنیدند/
*بستند به نفرت در دانشکده ها را .... استاد مبارز همه در بند کشیدند /
ا*ینک به صحن چمن دانش وفرهنگ ... هر جمعه چنان گله بزغاله چریدند /
*روزی که جوانان وطن با غم واندوه ... لبخند زنان ذائقه مرگ چشیدند/
*خیل فقها رفته به سوراخ چون موش .... در لیفه تنبان زن خویش چپیدند /
*امروز سرافراشته درعین وقاحت ... این مرده خوران مدعی خون شهیدند/
*اینک همه با غارت این مردم بدبخت... گویی شرف گمشده را باز خریدند/
*اکنون سفیهان همه درمسند جاهند...اکنون فقیهان همه چرمنگ و پلیدند/
*القصه در این دور به حیرت .......این ,/.\-^*,;:[ چون همینند و همینند /
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر